در اپیزود اول پادکست روش روایت یک تعارض در سازمان را میشنویم. قصهای که از یک روز آرام بهاری در دفتر علی بابا شروع شد… اول سراغ بازسازی صحنه میرویم و اتفاق را بررسی میکنیم. در ادامه سعی میکنیم با دوباره نگاه کردن به این تجربه، برای خودمان کشف و یادگیری داشته باشیم.
مخاطب این روایت کیست؟
چه در تیم مشغول به کار هستید و گاهی با همکاران به اختلاف نظر میخورید، و چه در جایگاه رهبر سازمان و تیم هستید که باید تعارضها را رفع کنید، این داستان برای همه ما یادگیری به همراه دارد. پس برویم سراغ قسمت اول؛ قانون قوزک پا.
سکانس اول… یک روز آرام بهاری در دفتر علی بابا
در شروع نیما قاضی راوی پادکست، تجربهای از چند سال قبل در دفتر مطهری علی بابا را روایت میکند: “در یک روز آرام بهاری مریم سرپرست تیم فنی، با ناراحتی و عصبانیت وارد دفتر شد و تعریف کرد که چطور رضا (مدیر فنی) با او همکاری نمیکند. به او دیتا نمیدهد، به تیمهای دیگر وصلش نمیکند و خلاصه هزار و یک مشکل که نمیتواند اپلیکیشن را در زمان موعود تحویل بدهد. بعد از یک ساعت صحبت و گله و شکایت، داستان این تعارض شروع شد.”
تعارض؛ یک موضوع روزمره در سازمان
تعارض در سازمان موضوعی است که هر مدیر و رهبر سازمان با آن سر و کار دارد. و از آن طرف ماجرا هم، هر کسی که در یک سازمان، تیم یا شرکت کار میکند احتمالا با اختلاف نظر و تعارض روبرو شود.
همه ما شنیدیم که همکاری موضوعی را مطرح میکند و از همکار دیگر ناراحت است. گاهی بدگویی پیش میآید و گاهی میشنویم که فلانی با من همکاری نمیکند. همه اینها نمونه تعارضات سازمان هستند. اما مساله مهم، نحوه روبرو شدن با تعارضها است.
چرا رفع تعارض اینقدر مهم است؟
رفع کردن تعارض کلید همکاری اعضای تیم است. اگر میخواهیم عملکرد تیم و سازمان درست باشد، نیاز داریم افراد با همدیگر همکاری کنند. و برای همکاری کردن باید با تعارضها روبرو شویم. برخورد با تعارض کلید همکاری است و خود همکاری کلید قدرت است.
یادداشت: براساس بعضی از نظریههای انسانشناسی فرق گونههای انسان با گونههای زیستی دیگر همین همکاری است. آدمها با استفاده از زبان و ابزارهای ارتباطی میتوانند به شکل موثری با همدیگر همکاری کنند. ولی بقیه گونهها نه! یا حداقل نمیتوانند تا این اندازه موثر با هم همکاری داشته باشند.
برگردیم به داستان مریم و رضا
در ادامه پادکست ماجرا را از دید رضا میشنویم: “رضا توضیح داد که مریم اصلا مسئولیتپذیر نبوده و فیچرهای مختلف اپلیکیشن را در مدت زمانی که قرار بوده تحویل نداده است. از طرفی گفت که چطور مریم با همکارهای دیگر در تیم و شرکت مشکل دارد و نمیتواند با آنها کار کند. رضا بعد از یک ساعت حرف زدن از اتاق بیرون رفت و ما را با یک عالمه عصبانیت و گیجی در دفتر تنها گذاشت. به خودمان نگاه کردیم و دیدیم هر کدام از این دو نفر ما را حسابی تحت تاثیر قرار دادند.”
راه حل رفع تعارض چیست؟ یک راه ساده برای حل اختلاف نظرها، راه حل تکنیکی است. مثلا درست کردن سیستمهای گزارشدهی، استفاده از نرم افزارهای مدیریت پروژه و مدیریت فرآیند، و حتی جدا کردن حیطه کاری افراد.
بخش میانی پادکست: مریم و رضا زیر ذره بین
در این روایت اختلاف تکنیکی و فنی نبود. این دو نفر در رساندن پروژهای موفق نشده بودند و حالا میخواستند تقصیر را گردن همدیگر بیاندازند. برای نگاه بهتر به ماجرا، اول برانگیختگی و احساسات خودمان را مهار کردیم؛ و بعد سعی کردیم صحبت هر دو نفر را دوباره مرور کنیم. بعد از بررسی دقیق کل داستان، منشا به وجود آمدن مشکل، صحبتها و واکنشهای هر طرف، تصمیم نهایی گرفته شد…
پیشنهاد: ماجرای واقعی از تغییر در زندگی و آینده خلق شده را در اپیزود دوم پادکست گوش کنید.
بخش پایانی پادکست: آنچه باید برای رفع تعارض یادمان بماند
در بخش پایانی پادکست دو برداشت از این ماجرا را برای خودمان نگه میداریم. یک برداشت برای کسانی که همکاری را تجربه میکنند. اینکه موقع به وجود آمدن اختلاف نظر و تعارض چه کنیم؟ چطور مساله را به طور موثر بیان کنیم؟ و چطور احساساتمان را کنترل کنیم. برداشت دوم برای رهبران تیم و سازمان است. وقتی تعارض ایجاد میشود چطور زمینههای بروز تعارض را پیدا کنیم و چه سوالاتی بپرسیم؟ همچنین در مورد ایجاد کانال مناسب برای انتقال تعارضات کارمندان صحبت میکنیم.
داستان کامل را از کجا بشنویم؟
در این مقاله چکیدهای از اپیزود اول پادکست روش را با هم خواندیم. اگر دوست دارید این ماجرا را با جزئیات بیشتر بشنوید حتما نسخه صوتی اپیزود را گوش کنید. شما میتوانید روش را در کستباکس، اپلپادکست، اسپاتیفای، ناملیک، ساندکلاد و سایر اپهای پادگیر بشنوید. کافی است در هر کدام از این برنامهها اسم پادکست روش (Ravesh) را جستجو کرده و سابسکرایب کنید.